منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم و در چشمانت خیره شوم
دوستت دارم را بر زبانم جاری کنم
منتظر لحظه ای هستم که در کنارت
بنشینم سر رو شانه هایت بگذارم...

از عشق تو...

از داشتن تو...

 

اشک شوق ریزم منتظر لحظهء مقدس که تو را در آغوش
بگیرم بوسهای از سر عشق به تو تقدیم کنم و با تمام
وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم اری من تو را دوست دارم
و عاشقانه تو را می پرستم

برگرد پیشم عزیزم

امیرم برگرد

نوشته شده در دوشنبه 88/8/18ساعت 11:1 صبح توسط @نگین @ نظرات ( ) | |