حس غریبی است دوست داشتن و عجیب تر از آن دوست داشته شدن. وقتی می دانیم کسی با جان و دل دوست مان دارد و نفس ها و صداها و نگاه مان در روح و جانش ریشه دوانده است به بازی اش می گیریم. هر چه او عاشق تر،ما سرخوش تر هر چه او دل نازک تر،ما بی رحم تر. تقصیر از ما نیست تمامی قصه های عاشقانه این گونه به گوش مان خوانده شده اند. یاد گرفته ایم که معشوق هرچه غدارتر عاشق شیداتر است. و عاشق هر چه خوارتر می شود،عشق افسانه ماندگارتری خواهد شد. و عاشق محکوم است به مدارا تا بینوا را جانی و دلی هنوز مانده باشد. اگر جان داد،شور عشق مان افسانه دیگری آفریده است و اگر تاب نیاورد،لیاقت عشق مان را نداشته است. امیر همیشه منتظر برگشتنتم هنوزم عاشقانه ودیوانه وار دوست دارم
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |