سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل شکسته

چرا من شدم پریزاد غـــــــــم؟؟؟!!

 


با غم بدنیا اومدم با اینکه روز شادی بود،روز تولد حضرت


محمد(ص) اما پیوند من با غمهاش بود انگار!!!


شایدم چون خــــــــدا خیلی منو دوست داشت و یه جورایی


میخواست همیشه به فکرش باشم!


مگه نشنیدی که میگن :


هـــــــــــر که در این راه مقرب تر است


                             جام بــــلا بیشترش میدهند...


من شـدم محتاج تر از محتاجـــــــــش...


همیشه تنـــها بودم و تنها کسم خــــــدا بود،هیچ کس تنهاییم رو


نفهمید،هیچ کس درد دلـــم رو نفهمید و هیچ کس درکم


نکرد...هیچکــــــــــــس دلم رو ندید که زیر پام گذاشتم تا بقیه


به خواسته های دلشون برسند،هیچکس ته لبخنـــدم رو ندید که


غـــــــــــــــــــــــــــــــــم خونه کرده...


همیشه از همه ی چیزهایی که داشتم گذشتم تا بقیه رو خوشحال


کنم،هدفم شاد کردن بقیه بود و قیمتش هم همیشه گذشتن از


خودم بود...

غم با من زندگی کرد و تنها همدمم غم بود،جز غم هیچ کس


تنهایی ها و اشکهامو ندید...

من شدم پریزاد غـــــــم چون جز غـــم کسی نبود که شبها به


تنهایی هام سرک بکشه و همدم غصه ها و بی پناهی هام


باشه ...تنها غـــــــم بود که منو به خاطر خودم خواست و


هیچ وقت ترکم نکرد...

همه فقط ظاهرم رو دیدن،محبت هامو دیدن ،از خود گذشتنامو


،زیر پا گذاشتن دل و خواسته هامو...همه اینا رو دیدن امــــا


هیچ کس احساسم رو ندید!نیازهامو ندید،وجودمو ندید...


کــــسی برای من از خودش نگذشت ،هرکس منو واسه ی


خودش میخواست امـــــــــا


هیچکس منو واسه ی خودم نخواست...


کی نیلوفر سهم قلب مردابه؟؟؟!!!

اینجا قلب آدمها بی فانوسه


رویاشون رویا نیست عین کابوسه


اینجا چشـــمامون تو گریه می پوســـــه


نوشته شده در سه شنبه 88/8/19ساعت 11:2 عصر توسط @نگین @ نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ